ایرانیان مارکتینگ

این وبلاگ اطلاعاتی دربارۀ مارکتینگ به شما می دهد

ایرانیان مارکتینگ

این وبلاگ اطلاعاتی دربارۀ مارکتینگ به شما می دهد

بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مشتری» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

نقاط تماس برند و مشتری (Touch Point):

برندها با Touch Point به مشتریان خود وصل می شوند. هر برند باید هفت نقطه تماس داشته باشد که 4 نقطه اولیه و 3 نقطه ثانویه است؛

- اولین چیز Brand Product می باشد. مثلا چرا سونی یخچال نمی سازد یا چرا بنز فقط ماشین می سازد.

- دومین چیز Brand Promise می باشد. در واقع ورد باور برند می باشد. مثلا سونی می گوید ما به آدمها رویا پرداز کمک می کنیم که رویا پردازی کنند. بعبارتی همان وعده برند می باشد. یعنی وعده ایی که به کارمندان میدهیم که ما به مشتریان چه میدهیم.

- سومین چیز Brand Performance می باشد. این ویژگی رفتار در عمل و امور اجرایی(واقعی) برند را نشان میدهد.

- مورد بعدی Brand Perception می باشد که معرف تصویر مردم از برند می باشد. مثلا بنز یعنی پرستیژ، فراری یعنی سرعت!

- مورد بعدی Brand Place می باشد. در واقع محل و مکانی می باشد که برند را در آنجا عرضه می کنیم. مثلا فروشگاه Zara اگر بجای جردن در شوش باشد.

- بعدی Brand People می باشد. مردمان برند فردی را که نشاندهنده و معرف برند می باشد نشان میدهد. مردمان برند یا ارگانیک هستند که در واقع بنیانگذار برند هستند مثل بیل گیتس برای مایکروسافت و یا استیو جابز برای اپل و یا غیر ارگانیک هستند که در واقع شخصیتهایی هستند که از آنها جهت معرفی و افزایش محبوبیت برند استفاده میکنیم مثلا دیوید بکهام برای برند H&M.

- بعدی Brand Prestige می باشد. در واقع اشاره به این واقعیت دارد که هر برندی خواه نا خواه پرستیژی دارد.

 

 

 


  • سیدجواد گل چهره
  • ۰
  • ۰

تعاریفی در مورد مشتری، مصرف کننده، انواع محصول و ... :

مشتری کسی است که خودش الزاما کالا را مصرف نمی کند، اما مصرف کننده در واقع نقطه نهایی و استفاده کننده از کالا می باشد . مشتری همیشه قدرت تصمیم گیری دارد اما مصرف کننده همیشه این قدرت را ندارد . مشتری همیشه Life Style  دارد اما مصرف کننده الزاما ندارد. ( نکته مهم اینکه همیشه رضایت مشتری در واقع مربوط به مصرف کننده می باشد = منتج از رضایت مصرف کننده است) می توانیم رابطه مان را با مشتری هدایت کنیم ولی این کار را نمی توانیم با مصرف کننده انجام دهیم. Client مشتری گیرنده خدمت می باشد (از شما مشاوره یا راه حل برای مشکل خود می گیرد) در این حالت رابطه عموما طولانی است (بر خلاف Costumer که الزاما نیست) بطور مثال مشتریان وکلا و یا سرویسهای ارائه دهنده خدمات مخابرات و اینترنت Client بحساب می آیند. در حالیکه مشتریان فروش آنلاین که معمولا 3-4 بار از سایت خرید می کنند را Customer  می گویند.

هر خریدی که بر اساس یک فرآیند مدون انجام شود را Purchasing  گویند. هرخریدی که بدون هیچ دلیل خاصی انجام شود را Shopping  و اگر دلیل خاصی هم همراه آن باشد به آن Buy گویند. اما Acquisition به هر خریدی که جنبه فنی داشته باشد را گویند.

Commodity : محصولی است که هیچ کاری روی آن انجام نشده است. مثل گندم.

Goods : محصولی است که روی آن کار انجام شده. مثل آرد حاصل از گندم.

Product: محصولی (Goods) که همراه با سرویس و خدمات می باشد:

Product= Goods + Services

در واقع Goods جنبه فیزیکی و Services جنبه نهفته محصول می باشد.

در قانون جاذبه داریم، جاذبه هر جسم مساوی است با فاصله جسم با جسم مبنا در مجذور وزن.

در بازاریابی هم چیزی به نام Marketing Gravity داریم. بطور قراردادی می توانیم جذابیت برند را Brand Mass آن بنامیم. اگر برند جذابیت کافی نداشته باشد، نیاز به Accelerator یا شتاب دهنده داریم. بنابراین اگر برند جذابیت کافی ندارد، باید هزینه بازاریابی انجام دهیم.

(مهمترین منبع در بازاریابی مشتری می باشد)

 

 

  • سیدجواد گل چهره